نوروز با رنگ و بویی زیبا روح را طراوت میبخشد و نوید نو شدن را به گوش دلهای خسته میرساند؛ تولدی دوباره و آغاز دلنشین زیباییها، روزهای مبارکی که باید از آن پند و درس گرفت و تلاش کرد تا بهترین بود و بهترین را انجام داد؛ همانند طبیعت که نو شدن و پوست انداختن را میآموزد و پیوندی دوباره ایجاد میکند؛ از ریشه تا برگ؛ آدمی نیز این نو شدن را در روح و جسم و جان خود آغاز میکند و به امید روزهایی نیک آن را میگذراند.
نوروز، رستاخیز طبیعت، اوج ارتباطات خانوادگی و فامیلی است؛ اوج دید و بازدیدهایی که خانوادهها از آن به دلیل مشغلههای بسیار، به سالی یکبار تعبیر میکنند؛ پیوند دوباره خانوادهها از ریشه به ساقه و برگ است؛ پیوندی عمیق که این روزها و این دهها به شیوه دیگری خود را نشان میدهد.
نوروز، رستاخیز طبیعت، اوج ارتباطات خانوادگی و فامیلی است؛ اوج دید و بازدیدهایی که خانواده ها از آن به دلیل مشغله های بسیار، به سالی یکبار تعبیر می کنند؛ پیوند دوباره خانوادهها از ریشه به ساقه و برگ است؛ پیوندی عمیق که این روزها و این دهها به شیوه دیگری خود را نشان میدهد.
در اندیشه دینی ایرانیان نیز بر ایجاد روابط خانوادگی و حفظ آن تاکید شده است و رسول مهربانیها، آن را بخشی از دین دانستهاند و میفرمایند: «همه امتم را از حاضر و غایب و به آنان که تا روز قیامت در صلب مردان و رحم زنان هستند سفارش می کنم به صله رحم، اگرچه یکسال راه (میان آنان فاصله) باشد و این از دین اسلام است» و چه زمانی بهتر از نوروز.
در دهههای کنونی که خانوادهها به ویژه در کلانشهرها تک هستهای شده و از خانواده گسترده خود فاصله گرفتهاند، برخی مشکلات را در نتیجه هستهای شدن، حمل میکنند و فرصت نوروز فرصت پیوندی دوباره است که باید آن را غنیمت شمرد و تلاش کرد با خانواده گسترده پیوند ایجاد کرد؛ در ایران ایام نوروز بسیاری از خانواده ها به شهر و دیار پدری و مادری خود میروند و در دیار خود ایام نوروز را سپری میکنند و در این فاصله با اقوام و خویشاوندان هم دیداری دارند.
در گذشته ایام نوروز فرصت مناسبی برای آشتیهای خانوادگی بود و کوچکترها معمولا بعد از دلخوری ها، به دیدار بزرگترها می رفتند و عید را تبریک گفته و فرصت آشتی را غنیمت میشمردند، اما این دهها دهههای جدایی و فراق شده است؛ کاش نوروز دوباره غربت را به قربت بدل کند.
نوروز؛ روزهایی سرشار از آشتیهایی است که به رغم مصلحتی بودن اما دوام بسیاری داشت؛ این همان چیزی است که تجربه آن را نشان داده است؛ برای نمونه میتوان به این موضوع اشاره کرد که سالهای گذشته زوج جوانی برای حل مشکل به مشاور مراجعه کرده بودند و با هم قرار گذاشتند در ایام نوروز بین خود و در خانه آتش بس ایجاد کنند و به دیدار اقوام بروند و جلسات مشاوره خود را به بعد از این ایام موکول کنند؛ این دو نفر بعد از دید و بازدیدهای نوروزی و درک بیشتر و برخوردها و مواجهه با خانوادههای دور و نزدیک به مشکلات رفتاری و خلاهایی که داشتند بیشتر پی برده و در پی اصلاح برآمدند.
اکنون در جامعه ای متفاوت از جامعه سالیان قبل زندگی می کنیم؛ روزگاری خانوادههای بزرگ فامیل عیدی می دادند، از اقوام خود به بهترین شیوه پذیرایی میکردند اما شرایط اقتصادی و حقوق بازنشستگی بسیاری از بزرگان فامیل کفاف رفتارهایی مشابه ۲۰ سال گذشته را نمی دهد؛ با این حال اما امسال نوروز و بهار طبیعت با بهار قرآن و بهار دلها همنشین شده است، همنشینی گل و گلاب؛ همنشینی که ما را به مهربانی بیشتر با اطرافیان وا میدارد و چه زیباست دید و بازدیدهای نوروزی در کنار افطاری ساده ایرانی.
امسال با رمضان به پیشواز نوروز میرویم و در بهار قرآن، سفره هفت سین را با سینهای قرآنی میآراییم «سلامٌ قولاً مِن رَبِّ رحیم؛ از جانب پروردگاری مهربان به آنان سلام گفته میشود»، «سلامٌ علی نوح ٍفی العالمین؛ درود بر نوح در میان جهانیان»؛ «سلامٌ علی اِبراهیم؛ درود بر ابراهیم»؛ «سلامُ عَلی موُسی و هارون؛ درود بر موسی و هارون»؛« سلامُ علی آلِ یاسین؛درود بر پیروان الیاس»؛« سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ؛ سلام بر شما به خاطر آن همه شکیبایی که ورزیده اید سرای آخرت چه سرایی نیکوست» و « سلامُ هیَ حتّی مَطلَعِ الفَجر؛ آن شب تا دم صبح، صلح و سلام است».
میتوان امسال، دید و بازدیدهای نوروزی را به برگزاری افطاری ساده موکول کرد؛ هم سنت دید و بازدید و صله رحم را برپا داشت و هم از فضلیت افطاری دادن بهرهمند شد؛ تقارن نوروز و عید را به فال نیک میگیریم و آغاز سال نو را با دعای خیر و قرائت قرآن پیوند میدهیم.
نظر شما